معنی منشی گری - جستجوی لغت در جدول جو

منشی گری

تصویری از منشی گری — تصویر منشی گری

فرهنگ لغت هوشیار

منشی گری

فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ناشی گری — تصویر ناشی گری

ناشی گری

بی تجربگی، تازه کاری

فرهنگ فارسی عمید

تصویری از موذی گری — تصویر موذی گری

موذی گری

حیله گری، بدجنسی، مردم آزاری

فرهنگ فارسی عمید

(مُ گَ)

شغل و عمل انشاء. (ناظم الاطباء). کار و عمل منشی. دبیری. کاتبی. رجوع به منشی شود

لغت نامه دهخدا

تصویری از موذی گری — تصویر موذی گری

موذی گری

موتکی موتک گری حیله گری و بد جنسی: (با نرمش و سهولتی دلپسند که از موذی گری و پست نهادی خالی بود کارهارا قبضه میکرد) (شام. 66)

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

وحشی بودن، توحش، مقابل تمدن، توسن گری، تولی گری

فرهنگ لغت هوشیار

تصویری از ناشی گری — تصویر ناشی گری

ناشی گری

((گَ))

بی تجربگی، تازه کاری

فرهنگ فارسی معین

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

Instructorship

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

Atrociousness, Barbarity, Brutishness, Wildness

دیکشنری فارسی به انگلیسی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

atrocité, barbarité, brutalité, sauvagerie

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

rôle d'instructeur

دیکشنری فارسی به فرانسوی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

নিষ্ঠুরতা , নৃশংসতা , অঙ্গীকার , বন্যতা

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

প্রশিক্ষকের পদ

دیکشنری فارسی به بنگالی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

क्रूरता , क्रूरता , क्रूरता , जंगलीपन

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

प्रशिक्षकत्व

دیکشنری فارسی به هندی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

atrocità, crudeltà, brutalità, selvatichezza

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

jabatan instruktur

دیکشنری فارسی به اندونزیایی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

ruolo di istruttore

دیکشنری فارسی به ایتالیایی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

instrucción

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

eğitmenlik

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

жестокость , дикость

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

Grausamkeit, Brutalität, Wildheit

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

wreedheid, brutaliteit, wildheid

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

instructeurschap

دیکشنری فارسی به هلندی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

жорстокість , жорстокість , дикість

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

посада інструктора

دیکشنری فارسی به اوکراینی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

должность инструктора

دیکشنری فارسی به روسی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

okrucieństwo, brutalność, dzikość

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

funkcja instruktora

دیکشنری فارسی به لهستانی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

Lehrtätigkeit

دیکشنری فارسی به آلمانی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

atrocidad, barbaridad, brutalidad, salvajismo

دیکشنری فارسی به اسپانیایی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

atrocidade, brutalidade, selvageria

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از مربی گری — تصویر مربی گری

مربی گری

cargo de instrutor

دیکشنری فارسی به پرتغالی

تصویری از وحشی گری — تصویر وحشی گری

وحشی گری

vahşet, vahşilik

دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی